با زلف خدا فسانه ای خواهم ساخت
دل را به دو تای زلف او خواهم بافت
بر هر گره اش هزار و یک شرح غزل
بر دوش دلم دوباره خواهم انداخت
این یک ، رود و یکی دگر، می آید
با خنده و گریه گل به سر می آید
کس نیست که درد راه ما چاره کند
از خاک زمین ، بوی خطر ، می آید
فرق است میان خاک و افلاک خدا
افلاک ز عشق و خاکش از جنس فنا
ما در قفس فنا ، چو محبوس شدیم
از دولت عشق ، جمله گشتیم رها
یا عشق ، مرا به طرف یاران برسان
چون ابر، به پای باد و باران برسان
راه "صنما" مکن ، به هر خاک روا
ای عشق مرا ، به "آن" بهاران برسان
*************************
سرود ها از بانوی رسالتمند ایران حقی شاعر ، ادیب، دکلماتور مدرس و نویسنده